آشنایی با اختلالات شخصیت
محمد امین زاده (کارشناس ارشد روانشناسی شخصیت)
شخصیت را شاید بتوان اساسیترین موضوع علم روانشناسی دانست، زیرا محورهای اساسی بحث شخصیت در زمینههایی مانند یادگیری، انگیزه، ادراک، تفکر، احساسات و عواطف است. مفهوم اصلی و اولیه شخصیت تصویری صوری و اجتماعی است که بر اساس نقشی که فرد در جامعه بازی میکند ترسیم میشود، یعنی درواقع فرد به اجتماع خود شخصیتی ارائه میدهد که جامعه بر اساس آن، او را ارزیابی میکند.
تعریف شخصیت
شخصیت در بین متخصصان مختلف علوم انسانی معانی مختلفی دارد. به اعتقاد هامپسون (۱۹۸۸) یکی از مورد پذیرشترین تعاریف در باب شخصیت، تعریفی است که چایلد (۱۹۶۸) ارائه نموده است: شخصیت عبارت است از عوامل نسبتاً ثابت و درونی که رفتار یک فرد را از زمانی به زمانی دیگر باثبات نموده و از رفتار سایر افراد متمایز مینماید. روانشناسان از نظر معنی شخصیت با یکدیگر تفاوت دارند. اغلب آنها قبول دارند که واژه شخصیت از کلمه لاتین «پرسونا» مشتق شده است. که به ماسک نمایشی اشاره دارد. که هنرپیشههای رومی در تئاترهای یونانی به چهره میزدند، گرچه نظریهپردازان شخصیت با یک تعریف واحد از آن موافق نیستند؛ اما ما میتوانیم بگوییم که شخصیت عبارت است از الگوی نسبتاً پایدار صفات، گرایشها، یا ویژگیهایی که تااندازهای به رفتار افراد دوام میبخشد.
تعریف صفات شخصیت
به روش خاص و اختصاصی فرد در برخورد با دنیا اشاره دارد. معمولاً در طول زمان یکسان میماند. در مقابل همه رویدادها و در همه موقعیتها یکسان است.
DSM-5 نیز صفات شخصیتی را اینگونه تعریف میکند: روشهای همیشگی برای رابطه برقرار کردن، تفکر و درک محیط اطراف و خود که در مجموعهای گستردهای از موقعیتهای شخصی و اجتماعی نشان داده میشوند. اغلب افراد میتوانند از صفات شخصیت خود به شیوه انعطافپذیر کمک بگیرند و پاسخهای خود را با نیازهای موقعیت تنظیم کنند. با این حال، وقتی افراد به صورت انعطافناپذیر در صفت یا مجموعهای از صفات تثبیت شوند، ممکن است خود را در معرض مبتلا شدن به اختلال شخصیت قرار دهند.
الگوی ریشهدار برقراری ارتباط با دیگران، موقعیتها و رویدادها با الگوی انعطافناپذیر و ناسازگارانه تجربه و رفتار درونی است که به نوجوانی یا اوایل بزرگسالی برمیگردد. در طول زمان ثبات دارد و به رنج و یا نابسامانی منجر میشود.
از نظر DSM-5 اختلالات شخصیت مجموعهای از انواع فرعی مشکلات شخصیتی هستند که در آنها ویژگیهای مشترک زیر مشاهده میشود:
- یک روند رفتاری ثابت و دائم که از انتظارات جامعه فاصله زیادی دارد.
- روشهای غیرعادی در تفسیر رویدادها، نوسانات روحی غیرقابلپیشبینی، یا رفتارهای بیپروا، ناگهانی و بدون تفکر قبلی.
- نقص در عملکرد اجتماعی و شغلی.
- روندهای رفتاری ثابت که ریشه آنها به نوجوانی یا اوایل بزرگسالی برمیگردد.
افراد مبتلا به اختلالات شخصیت همیشه انکار میکنند که مشکل روانی دارند، متوجه نیستند که رفتارشان برخلاف هنجارهای اجتماعی و فرهنگی است و مشکلات روانی را به روشهای فکری و رفتاری انعطافناپذیر خود مربوط نمیدانند در نتیجه درمان این اختلالات بسیار دشوار است، زیرا در آنها روشهای فکری و رفتاری بسیار ثابت و انعطافناپذیر وجود دارد. همچنین همزمانی برخی اختلالات روانی با اختلالات شخصیت باعث میشود که درمان آنها بسیار دشوارتر شود.
معیارهای DSM-5 برای اختلالات شخصیت
- مجموعهای پایدار از تجربههای درونی و رفتارها که با آنچه از فرهنگ فرد انتظار میرود بسیار متفاوت است؛ که این مجموعه و الگوی تجربهها و رفتارها در ۲ حوزه یا بیشتر از موارد زیر مشاهده میشود:
- شناخت (روشهای ادراک خود، دیگران، رویدادها)
- عاطفه (دامنه، شدت، تغییر، بجا بودن واکنشهای هیجانی)
- عملکرد میان فردی
- کنترل امیال تکانه
- این الگوی پایدار غیرقابل انعطاف است و دامنه وسیعی از موقعیتهای شخصی و اجتماعی را در برمیگیرد.
- این الگوی پایدار به رنج شخصی یا نابسامانی در عملکرد اجتماعی، شغلی، یا سایر زمینههای مهم زندگی منجر میشود.
- این الگو ثبات دارد، به مدت طولانی ادامه مییابد و شروع آن در نوجوانی یا اوایل بزرگسالی بوده است
- این الگوی پایدار را نمیتوان به صورت تجلی یا پیامد یک اختلال روانی دیگر بهتر توضیح داد.
- الگوی پایدار را نمیتوان به آثار فیزیولوژیک یک ماده یا عارضه پزشکی دیگر نسبت داد.
انواع اختلالات شخصیت در DSM-5
۱۱ تشخیص در سه گروه که بر اساس ویژگیهای مشترک دستهبندیشده است.
گروه A: اختلالات شخصیت پارانویید، اسکیزوئید و اسکیزوتایپی
ویژگی مشترک این گروه: معمولاً عجیبوغریب و نامتعارف به نظر میرسند.
گروه B:اختلالات شخصیت ضداجتماعی، مرزی، نمایشی و خودشیفته
ویژگی مشترک این گروه:دارای نگرشها و رفتارهای بیشازحد نمایشی، هیجانی و آشفته یا غیرقابلپیشبینی هستند.
گروه C:اختلالات شخصیت دوری جو، وابسته و وسواسی_جبری
ویژگی مشترک این گروه: رفتارهای مضطرب و بیمناک است.
فرایند تشخیص
اختلالات شخصیت که با تعریف کلی اختلال روانی تناسب دارد، بهطور چشمگیری از فرهنگ فرد منحرف میشود و به ناراحتی و اختلال میانجامد. انواع رفتاری که این اختلالات نشان میدهند میتوانند برای مثال، وابستگی بیش از حد، ترس زیاد از صمیمیت، نگرانی شدید، رفتار بهرهکش یا خشم غیرقابلکنترل را در برداشته باشند. این الگوی رفتار با تعریفهای کنونی آنها، برای اینکه با ملاکهای تشخیصی مناسب باشند، باید خود را حداقل در دو زمینه از این چهار زمینه آشکار سازند: (۱) شناخت (۲) حالت عاطفی (۳) عملکرد میان فردی (۴) کنترل تکانه. فرد در نتیجه این رفتارها، دچار ناراحتی یا اختلال میشود.