طوفانی به نام حسادت
طوفانی به نام حسادت: وقتی گِردباد اضطراب، خشم و ناامنی ما را به اینسو و آنسو میبرد
حسادت: به شدت احساس تنهایی و ناامیدی میکنم به خصوص وقتی کنارم نیست. این وضعیت برام غیرقابل تحمله. با خودم فکر میکنم الآن داره با یه نفر دیگه خوش میگذرونه و بعدش اضطراب زیادی منو فرا میگیره. دلم میخواد بمیرم. نمیدونم چه کار کنم. در شکم و سرم احساس عجیبی دارم. وحشتزده و بیقرارم. قلبم میخواد از جاش در بیاد و دلم میخواد زار زار به حال خودم و زندگیام گریه کنم. دست به هر کاری میزنم تا این احساسات از من دور بشن اما ….
چنین تجربهای برای افرادی که دچار حسادت هستند خیلی غیرمعمول نیست. آنها روزها و ماهها را اینگونه سپری و تحمل میکنند. غرق در احساسات خود میشوند. حسادت یکی از پیچیدهترین و شاید دردناکترین تجارب انسانی محسوب شود. جایی که ممکن است ناخواسته وارد دنیایی پر از ترس، اضطراب، خشم، ابهام و ناامنی شویم و سردرگمی ما را از پای در آورد. حسادت متفاوت از غِبطه است. غبطه به مقایسۀ و احساس ما در رابطه با پیشرفت و پیروزیهای دیگران مربوط است اما حسادت به تهدید رابطۀ خاص ما برمیگردد. اگر شما نیز مدام دربارۀ گذشتۀ شریک زندگیتان سوال میکنید، اگر چیزی دربارۀ گذشتۀ او میشنوید و ناراحت میشوید، خودتان را با رقبای عشقی خیالی یا واقعی مقایسه میکنید، مدام از شریک زندگیتان سؤال میپرسید، مدام نگران ارتباط او با دیگران هستید، او را مورد بازجویی قرار میدهید تا سر در بیاورید با چه کسانی در طول روز تعامل داشته، تماسهای او را وارسی میکنید، او را متهم به ارتباط مخفیانه با دیگران میکنید، سعی میکنید دیگران را نزد او تخریب کنید تا از علاقۀ او به رقبای عشقی خیالی یا واقعی بکاهید، نگران وفاداری او هستید و به او اعتماد ندارید، باید بگوییم که دچار حسادت شدهاید و باید برای کاهش تأثیرات منفی آن دست به کار شوید. وقتی آلارمهای حسادت در شما فعال میشوند هیچچیز و هیچکس جلودار شما نیست. طوفانی از حسادت به پا میشود و همهچیز را با خود به اینسو و آنسو میبرد.
حسادت تقریباً پاسخی غریزی به تهدیدی علیه رابطۀ ماست اما باید مراقب باشیم و اجازه ندهیم ما را در هم بشکند و بر رابطۀ ما مسلط شود. ما حسادت را تجربه میکنیم چون احساس میکنیم با فرد خاصی نوعی ارتباط خاص داریم. در نتیجه اگر چنین پیوندی در معرض خطر واقع شود، احساس تهدید یا بیاحترامی نسبت به خودمان میکنیم. اگر نگاه کنیم به ندرت نسبت به یک رابطۀ سطحی احساس حسادت میکنیم، به همین خاطر حسادت ممکن است علامتی باشد که نشان میدهد شخص برای ما مهم است. اما زمانی که بیش از حد درگیر این مسئله شویم و دست به کارهایی بزنیم که بعداً از انجام آنها پشیمان شویم مشکلساز میشود. حسادت میتواند دردسرهای جدی برای ما ایجاد کند. حسادت موضوعی است که در طول یک رابطۀ خوب هم ممکن است حتی برای دورهای اتفاق بیافتد. حتی افراد خیلی منطقی گاهی دچار چنین احساساتی میشوند. مانند هر احساسی حسادت نیز واقعی است و در ما وجود دارد. شما حق دارید چنین احساساتی داشته باشید. اما پریشانی ناشی از این احساسات و اشتغال ذهنی که با طیفی از تجارب در درون و بیرون از رابطۀ شما تداخل میکنند باعث میشود برای آن کاری کنیم.
هنگامی که حسادت میورزیم، سیستم شناسایی تهدید در ما فعال میشود. ما به دنبال هر علامتی هستیم که نشان میدهد شریک زندگیمان به فرد دیگری یا اینکه بالعکس فرد دیگری به او علاقهمند شده است. مهم نیست که شواهد کافی برای خیانت داشته باشیم یا نه، به صورت خودکار سایر افراد را به عنوان خطری بالقوه در نظر میگیریم و فکرها و احساسات شریک زندگیمان تبدیل به نشانههایی بالقوه از خیانت میشوند. ذهن ما طوری طراحی شده که بدون توجه به اینکه چقدر سرنخها کوچک و ظریف هستند در جستجوی آنهاست.
در این وضعیت اغلب ذهن ما تحت تأثیر فکرها و احساساتی قرار میگیرد که مجبورمان میکنند تصور کنیم در حال نابودی هستیم، دنیای ما در حال نابودی است و باید سریعاً کاری انجام دهیم. فکر میکنیم اگر کنترل اوضاع را همین حالا در دست خود نگیریم شریک زندگیمان به ما خیانت خواهد کرد. هشدارها با صدای بلند به کار میافتند و ما را دیوانه میکنند. اینگونه افکار و احساسات حسادت گردوخاک به پا میکنند. زمانی که خشمگین و عصبانی هستیم اغلب فکرهایمان را طوری در نظر میگیرم که انگار درست هستند. اعتقاد ما در مورد اینکه حق با ماست برای ما معلوم است. اما باید بدانیم که صرفاً اعتقاد به چیزی به معنای حقیقت آن نیست. اعتقاد ما ممکن است در دنیای ما (ذهن حسود) مسلم باشد اما واقعیت چیز دیگری باشد.
احساس حسادت به خودی خود بد نیست. موضوعی که باید به آن توجه کنیم نحوۀ مقابلۀ شما با احساسات حسادت است. لحظهای تأمل کنید و از خودتان بپرسید وقتی حسادت در شما فعال میشود چه کاری انجام میدهید؟ شاید دست به بازجویی، وارسی، تعقیب کردن، گوشهگیری و رفتارهای دیگری بزنید. شاید سعی کنید رفتارهای شریک زندگیتان را محدود یا کنترل کنید. مثلاً تلاش کنید از صحبت کردن او با افرادی که احساس خطر میکنید جلوگیری کنید! ممکن است حسادت منجر شود مدام در گذشته زندگی کنید یا بر آنچه هماکنون در ذهن شما جاریست متمرکز شوید. صفحههای مجازی، کامنتها و تعاملات او با دیگران را زیر نظر بگیرید. این موضوع میتواند منجر به نگرانی دربارۀ آینده شود. حسادت میتواند به طُرق مختلف بر رابطۀ شما تأثیر بگذارد: بحث و جدل بیشتر؛ دوری کردن؛ چسبیدن؛ اجتناب؛ احساس بدبختی در رابطه و در نهایت بدترین ترسی که از همان اول در پی فرار از آن بودهاید و برای آن به حسادت رو آورده بودید: یعنی جدایی.
اگر با خواندن این مطالب باز هم بدون شواهد کافی معتقدید خیانتی در حق شما صورت میگیرد و این حرفها جایی در ذهنیت حسود شما ندارند باید بگوییم که هنوز هم طوفان حسادت برپاست و آنقدر گردوخاک به پا کرده که اجازه نمیدهد رویدادها را طور دیگری ببینید. طوفان حسادت به شما فضا نمیدهد جور دیگری فکر، احساس و رفتار کنید. اگر فکر میکنید به تنهایی نمیتوانید از پس مشکل خود بربیایید این موضوع را با شریک زندگیتان در میان بگذارید. بپذیرید که احساس حسادت دارید. یادتان باشد حسادت موضوعی مربوط به دو نفر شماست و علاوه بر خودتان، شریک زندگیتان هم میتواند در مدیریت این احساسات به شما کمک کند. اگر خودتان یا شریک زندگیتان از حسادت رنج میبرید سعی نکنید این احساسات را نادیده بگیرید. آندریاس کاپلانوس، نویسندۀ قرن دوازدهم میگوید: «کسی که قدرت حسادت ورزیدن نداشته باشد نمیتواند عاشق باشد.» البته این مسئلۀ به معنای این نیست کسی که عاشق است باید حتماً آن را در قالب حسادت بروز دهد، بلکه نشان میدهد طرف مقابل برای او مهم است و نباید از داشتن چنین احساساتی احساس شرم کنیم و بدانیم شریک زندگیمان ممکن است عاشق ما باشد فقط نحوۀ ابراز عشق او به شکلی سخت است. شاید هر دو نفر شما انسانهای خوب و عاشقی باشید که دوست دارید اعتماد کنید و زندگی خوبی در کنار هم داشته باشید اما در این طوفان گرفتار شدهاید و هر یک به نحوی آن را تشدید میکنید. هر دو نفرتان میتوانید تصمیم بگیرید به این مسئله بپردازید. در جادهای سرد و تاریک قدم برداشتن با هم قطعاً موجب دلگرمی و نتیجهای بهتر خواهد شد. تصور کنید اگر این احساسات را مدیریت کنید رابطۀ شما چقدر بهبود مییابد؟ اگر پریشان نشوید ارتباط بهتری ندارید؟ اگر احساس اضطراب، غمگینی یا پشیمانی کمتری کنید چطور؟ پس تصمیمتان را بگیرید و خودتان و رابطۀ ارزشمندتان را از طوفان سهمگین حسادت نجات دهید.
مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره کاج