چگونه از تنهایی رهایی یابیم؟
دکتر شهرام محمدخانی
استاد تمام روانشناس بالینی دانشگاه خوارزمی
مهارت های اجتماعی در افراد موضوعی مهم است. این افراد اغلب در مهارت های اجتماعی نقص دارند. پژوهشگران متوجه شدهاند که شناخت افراد تنها دشوار است، زیرا اطلاعات زیادی دربارهی خود نمیدهند. افراد تنها در مورد افشای خودشان در مقابل اعضای جنس مخالف، بسیار محتاط هستند. همچنین آنها گاهی اوقات با افراد همجنس خود نیز راحت نیستند، زیرا نیاز به داشتن دوست، آنها را مجبور میسازد که هرچه زودتر بسیاری از جزئیات زندگی خصوصی خود را با دیگران در میان بگذارند همچنین افراد کمرو مهارتهای لازم برای دریافت کمک از دیگران به خصوص جنس مخالف را ندارند.
دلیل کمبود مهارت های اجتماعی
برخی پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند که کمبود مهارت های اجتماعی افراد تنها، به این علت نیست که به طور کلی مهارت های اجتماعی خوب را یاد نگرفتهاند، بلکه بدان دلیل است که از مهارت های اجتماعی خود نمیتوانند به خوبی استفاده کنند. با توجه به اینکه مشغولیت ذهنی افراد تنها، این است که بر دیگران تأثیر مطلوبی بگذارند، ولی به توانایی خود در این مورد تردید دارند، از این رو همیشه در رابطه با دیگران نقش منفعلانه دارند. افراد تنها به روابط بین فردی اعتماد زیادی ندارند.
آنها چون احساس آسیب پذیری میکنند، بنابراین نسبت به دیگران رویکردی محتاطانه و گوشه گیرانه اتخاذ میکنند. این افراد با انزواطلبی، درگیر نشدن در روابط اجتماعی و ناشناخته ماندن، خودشان را مصون نگه میدارند. افراد کمرو و خجالتی در آغاز کردن تعاملات اجتماعی محتاط هستند، لذا اجازه میدهند تا دیگران این کار را بکنند. چون افراد کمرو غیر پاسخده و از نظر اجتماعی تودار هستند، بسیار طبیعی است که نتوانند تأثیر خوبی بر دیگران بگذارند افراد تنها و کمرو به روشهای زیر به خودشان صدمه میزنند.
- آنها به افکار منفی و تردیدهای خود اجازه میدهند تا حواسشان را از پاسخدهی مناسب به تعاملات اجتماعی منحرف سازد.
- از خودگوییهای مثبت استفاده مؤثر نمیکنند.
- رفتارهای غیرکلامیشان بین آنها و دیگران فاصله میاندازد.
- درباره نقاط ضعف خود اغراق میکنند و به نقاط قوت خود کم بها میدهند.
- به عوامل بیرونی اجازه میدهند تا زندگی آنها را کنترل کند.
- به علت اینکه از مهارتهای اجتماعی مناسب استفاده نمیکنند، در تعاملات اجتماعی مضطرب، دست و پا چلفتی و بازداری شده به نظر میرسند.
بهای احتیاط بیش از حد
احتیاط بیش از حد به عنوان یک شیوهی ارتباطی، تمام معایب اجتناب را داراست. افرادی که از داشتن ابتکار عمل در تعاملات اجتماعی اجتناب میکنند (اجتناب کنندهها) از نظر ادراکات، خودگوییها، اَعمال و احساس کنترل درونی با افرادی که حاضرند خود را به ناراحتی و خطر بیندازند (آغازگرها) فرق دارند. به عنوان مثال، اجتناب کنندهها توقعشان در مورد داشتن تجارب لذت بخش و موفقیتآمیز پایین است. آنها میل دارند تعاملات اجتماعی را تنش زا تفسیر کنند و به آینده امیدوارانه نگاه نمیکنند.
در مقابل آغازگرها، تعاملات اجتماعی را جالب و جذاب تلقی میکنند، آنها ذهنشان را مشغول افکار منفی نمیکنند و اجازه نمیدهند مسایل آنها را مغلوب کند. افراد اجتناب کننده بیشتر میل دارند از عبارات خود تحقیرکننده استفاده کنند. آنها فکر میکنند دیگران خوشایندتر از آنها هستند و خودشان را به خاطر داشتن تعاملات اجتماعی ناموفق سرزنش میکنند. افراد آغازگر از تلاش خود در تعاملات اجتماعی راضی هستند و ذهن خود را مشغول تعاملات اجتماعی ناموفق خود نمیکنند. آنها دنبال چالشهای جدید هستند و در ضمن قوت و ضعفهای خود را میپذیرند.
از نظر اعمال، افراد اجتناب کننده مرددند و بیش از اندازه نگران شکست هستند. آنها به طرز مؤثر در جستجوی حمایت اجتماعی نیستند و خود را مثل غریبهای حس میکنند که با دیگران جور نیست. در مقابل، آغازگرها بر شیوهی عمل مفید متمرکز میشوند. آنها خود را با افرادی که میتوانند به آنها کمک کنند، متحد احساس میکنند و سعی دارند که عضو گروهی بشوند.
افراد اجتناب کننده به دل کمبود مهارت های اجتماعی منفعل و دنبالهرو هستند. آنها سعی میکنند دیگران را راضی و خشنود نگه دارند. به طور کلی، اجتناب کنندهها در شلوغی خود را میبازند. اما آغازگرها فعال هستند و به طور منفعلانه دنبالهروی دیگران نیستند. آنها ارزشمندی خود را بر اساس معیارهای شخصیشان به دست میآورند و فردیت خود را ابراز میکنند.
افراد اجتناب کننده به علت سبک شخصیتشان مضطرب هستند. آنها از استرس و نارضایتی از تعاملات اجتماعی خود رنج میبرند. با وجود این، جای امید هست. افراد اجتناب کننده میتوانند با به کار بستن مهارت های اجتماعی خوب و آموختن تحمل طردشدگی، خود را به افراد آغازگر مبدل سازند.
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]