چگون با آسیب جسمی و روانی مقابله کنیم؟

دکتر شهرام محمدخانی دانشیار روانشناسی بالینی دانشگاه خوارزمی

افراد زیادی در زندگی هستند که آسیب جسمی و روانی، ضربه‌های روانی، حوادث تلخ و بلاهای زیادی را متحمل شده و با نیروی اراده‌ی خود از پس این وقایع تلخ برآمده‌اند. داستان افرادی که توانسته‌اند با نیروی اراده‌ی خود با چنین مشکلات و چالش‌های بسیار دشوار و آسیب دیدگی جسمی و روانی ناشی از آنها مقابله کنند و جان سالم به در ببرند، برای همه‌ی ما الهام‌بخش است.

 

شکیبایی و شهامت افرادی که در اثر سانحه دچار نقص عضو شده‌اند، و آسیب جسمی و روانی را تجربه می کنند واقعاً الهام‌بخش است. وقتی افراد معلولی را می‌بینیم که با قدرت اراده‌ی خویش سعی دارند زندگی‌شان را معنی‌دار و پربار سازند، اغلب تعجب می‌کنیم که آن‌ها این همه نیرو را از کجا می‌گیرند؟

متحمل شدن یک آسیب جسمی و روانی شدید تجربه‌ای ویرانگر و تکان‌دهنده است. در اغلب موارد فرد توانایی خود را برای هدایت زندگی عادی از دست می‌دهد. این فقدان ایجاب می‌کند که فرد مراحل سوگواری را طی کند. قربانیان آسیب‌ها مستعد یأس و افسردگی هستند. آن‌ها از این که اطرافیان از ناتوانی و نقص عضو آن‌ها ناراحت هستند و احساس شرم می‌کنند، رنج می‌برند. با توجه به این که این‌گونه افراد برای رهایی از درد اغلب از داروهای مسکن اعتیادآور استفاده می‌کنند، در معرض خطر سوءاستفاده از دارو قرار دارند. مقابله با این همه مشکلات چالش عظیمی برای فرد است.

دو نیاز عمده‌ی قربانیان آسیب جسمی و روانی، حمایت اجتماعی و فرصت برای کسب عزت‌نفس است. سازگاری موفق با آسیب جسمی مستلزم به‌کارگیری مهارت‌های مقابله‌ای زیاد است.

پژوهشگران کوشیده‌اند تا از طریق مصاحبه با قربانیان تصادف‌های شدیدی که مجبور شده‌اند بقیه‌ی زندگی خود را با ناتوانی و نقص عمده‌ای بگذرانند، در زمینه نحوه‌ی مقابله‌ی آن‌ها با آسیبشان اطلاعاتی به دست آورند.

اولین چالش قربانیان سوانح، یافتن پاسخی معنی‌دار به سؤال «چرا من؟» است. برخی قربانیان پاسخ را خواست خدا می‌دانند. دیگران فکر می‌کنند که آسیب‌دیدگی آن‌ها نتیجه‌ی رفتارهای مخاطره‌آمیز در عین حال لذت‌بخش خودشان است. قربانیان دیگر آسیب‌دیدگی خود را نتیجه‌ی طبیعی زندگی در یک دنیای خطرناک و غیرقابل‌پیش‌بینی می‌دانند. این که فرد چه پاسخی برای سؤال «چرا من؟» پیدا می‌کند، زیاد مهم نیست. آنچه مهم است معناداری و رضایت‌بخش بودن پاسخ برای آن‌هاست. قربانیانی که نمی‌توانند دلیل معنی‌دار و قانع‌کننده‌ای برای تصادف خود پیدا کنند، بیشتر رنج می‌برند.

چالش دوم قربانیان حوادث، حفظ احساس خود کارآمدی و کنترل بر زندگی‌شان است. اگر قربانیان از مهارت‌های حل مسئله خوبی برخوردار باشند و بتوانند راه‌حل‌های متفاوتی برای تداوم بخشیدن به زندگی خود پیدا کنند، کمتر احساس درماندگی و آشفتگی می‌کنند. این کار دشواری است چرا که مستلزم توانایی فرد در برانگیختن خود و ایجاد تعادل بین حفظ استقلال و درخواست کمک در موقع لزوم است. سرزنش کردن دیگران زیاد پاسخ انطباقی نیست.

مهم این است که احساس درماندگی و افسردگی نکنیم. قربانیان حوادث با قبول این که رفتاری که به سانحه منجر شد، انتخاب خودشان بود، سعی می‌کنند با مسئله کنار بیایند. آن‌ها همچنین سخت تلاش می‌کنند تا با پرداختن به فعالیت‌های معنی‌دار و شرکت در برنامه‌های توان‌بخشی و پذیرفتن واقعیت ناتوانی خود، زندگی‌شان را کنترل کنند.

چالش سوم قربانیان تصادف، یافتن یک سیستم حمایتی خوب است. استفاده از سیستم حمایتی خوب، یکی از مؤثرترین مهارت‌های مقابله‌ای است که در قربانیان احساس مثبت ایجاد می‌کند.

اگر از جمله کسانی هستید که آسیب جسمی و روانی را در اثر یک سانحه متحمل شده اید با استفاده از روش های زیر می توانید به خودتان کمک کنید:

  • با استفاده از مقابله‌ی هیجان مدار از طریق حرف زدن با خود در مورد سانحه و ارزیابی آن به شیوه‌ای که شما را از احساس درماندگی حفظ کند، با هیجانات خود مقابله کنید.
  • از انواع واکنش‌های عادی توسط قربانیان این نوع آسیب‌ها از قبیل بازگشت به گذشته، کابوس دیدن، مرور مکرر افکار ناراحت‌کننده، اضطراب و خود سرزنشی آگاه باشید و آن‌ها را بپذیرید.
  • برای کنترل استرس خودتان روش خود آرام‌سازی را یاد بگیرید و آن‌ها را به کار ببندید.
  • نیروی خود را بر چیزهایی متمرکز کنید که می‌توانید آن را تغییر دهید، مثل احساس مسئولیت در مورد مراقبت از خویشتن و برنامه‌ریزی برای آینده.
  • بر تغییر چیزهایی که خارج از کنترلتان است، پافشاری نکنید و نیروی خود را در جهت سرزنش دیگران صرف کنید.
  • از سیستم‌های حمایت اجتماعی مانند خانواده، دوستان و مشاوران و روانشناسان استفاده مؤثر کنید.
  • حادثه‌ی تکان‌دهنده را در محیطی امن و حمایت‌کننده مرور کنید.
  • به شیوه تدریجی با موقعیت‌های امن و بی‌خطری که از آن‌ها اجتناب می‌کنید، رویارو شوید.
  • از خود سرزنشی اجتناب کنید و به شیوه مثبت با خودتان درباره رویداد رخ داده حرف بزنید.
  • با انجام دادن فعالیت‌های معنی‌دار فرصتی فراهم برای خودتان فراهم سازید تا جنبه‌ی مثبت جهان را تجربه کنید و خود را به عنوان شخصی توانا، جالب و دلسوز بپذیرد.

منبع

کلینکه، کریس. (۱۹۹۹). مجموعه کامل مهارت‌های زندگی. ترجمه شهرام محمدخانی (۱۳۹۵). (چاپ بیستم). تهران، انتشارات رسانه تخصصی.

 

ممکن است شما دوست داشته باشید

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.