برخی باورهای اشتباه در مورد هیجانها

باورهای اشتباه 1-  اگر به خودم اجازه سوگواری بدهم، تا ابد غمگین خواهم شد.

باورهای اشتباه – کسی نیست که تا به حال از دست دادنی را تجربه نکرده باشد. شاید این جمله را شنیده باشید: الان زمان به هم ریختن نیست باید از بچه هایم مراقبت کنم. ولی چه چیزی باعث می شود فکر کنید اگر برای تجربه از دست دادن زمان و فضای لازم را به خودمان بدهیم، باعث به هم ریختگی مان می شود. در حقیقت وقتی گنجه خود را از هیجان های طبیعی پر می کنید، احتمال به هم ریختن شما بیشتر خواهد شد. همچنین وقتی سعی می کنید در این گنجه را بسته نگه دارید، احتمال رفتارهای اعتیادی شما بیشتر خواهد شد. وقتی به خودتان اجازه سوگواری نمی دهید، نتیجه همان سوگواری بی انتهایی است که می خواستید به آن دچار نشوید.

حقیقت: سوگ بخش طبیعی، مهم و سالم شفا یافتن است. اگر به خود اجازه بدهید آن را تجربه کنید، در موقع مناسب می گذرد و می رود.

 باورهای اشتباه 2- قادر نیستم در مقابل از دست دادن چیزهای خوب، طاقت بیاورم. باید همین حالا از شر این احساس خلاص شوم.

برخی از مردم می ترسند قادر نباشند احساس از دست دادن آنچه را دوست دارند مدیریت کنند. این ترس ساده می تواند منجر به انزوای بیشتر و کاهش لذت در زندگی تان شود. در واقع ممکن است بعضی از بهترین موهبت هایی که از آن برخوردارید را نفی کنید و یا آنها را کنار بگذارید مانند ارتباطی سالم و عالی با شخصی مناسب، شغل جدید عالی، حتی لحظه های مراقبت از خود مانند نیاز به استراحت بیشتر. احتمالاً شما از بهترین لذت های خود اجتناب می کنید چون فکر می کنید مسیری که در زندگی دنبال می کنید، بهترین مسیر است. شما متقاعد شده اید از دست دادن این چیزهای خوب خیلی سخت است.

حقیقت: شما می توانید احساساتتان را تحمل کنید. از دست دادن، قسمتی عادی از زندگی است. تراژدی واقعی این است که شادی که قسمت مهمی از زندگی است را از خود دریغ کنید.

باورهای اشتباه 3- افراد دیگر احساساتی مثل من ندارند یا من مشکل دارم. فردی قوی است که نترس باشد. آدم های خوب عصبانی نمی شوند.

پیامی که در این افکار یا افکاری شبیه این نهفته است این است که احساسات غیر طبیعی اند. در صورتی که زنده بودن و انسان بودن به معنی تجربه طیف کامل هیجانات انسانی است.

حقیقت: هیجان ها طبیعی و سالم اند ولی سعی ما در متوقف کردن هیجان ها، غیرطبیعی است و منجر به رفتارهای ناسالم اعتیادی می شود.

باورهای اشتباه 4- احساسات بدون علت ایجاد می شوند.

این یک افسانه است و بس و احساسات بدون علت نیستند. شاید تجربه کرده باشید که در فکر کارها و برنامه هایتان هستید و ناگهان هیجان ها مانند یک دسته راهزن از راه می رسند و روزتان را خراب می کنند. دچار نوسان خلقی می شوید و خلق­تان به هر شکلی که بخواهد تغییر می کند و به نظر می رسد شما ناامیدانه به یک آونگ چسبیده اید و تمام عمر از این سو به آن سو حرکت می کنید. ولی حقیقت این است که هیجان های شما از یک جایی شروع می شوند که همان ذهن شماست. شما می توانید یاد بگیرید که به آنجه ذهنتان مشغول آن است توجه بیشتری کنید و آنها را مشاهده و نظارت کنید. به این ترتیب به زودی می توانند خلق خودتان را پیش بینی کنید و هیجان هایتان را تا منبع شان ردگیری کنید.

حقیقت: هیجان ها از ذهن شما می آیند. می توانید ارتباط بین افکار، هیجان ها و رفتار را بیاموزید.

[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]