مهارتهای نظارت بر فرزندان
دکتر شهرام محمدخانی
دانشیار روانشناسی بالینی دانشگاه خوارزمی
در بسیاری از اوقات، اگر چه والدین میدانند که باید بر رفتارهای فرزند خود نظارت کنند ولی ضعف نظارت آنان، ناشی از مهارتهای نظارت ضعیف آنهاست که نمیدانند به چه صورتی باید این نظارت انجام شود. اگرچه، هستند برخی از والدینی که هم اهمیت نظارت را نمیدانند و هم نمیدانند که به چه صورتی باید بر رفتارهای فرزندان خود نظارت کنند.
برای آن که والدین بتوانند به درستی بر رفتارهای فرزندان نظارت کنند ضرورت دارد با اصول و مبانی نظارت بر رفتار فرزندان آشنا شوند. مراحل و مهارتهای نظارت بر رفتار فرزندان شامل موارد زیر میشود:
- تعیین قواعد، قوانین، انتظارات و محدودیتها.
- بیان قواعد، قوانین، انتظارات و محدودیتها برای فرزندان.
- تعیین پیامدهای رعایت و عدم رعایت قواعد، قوانین، انتظارات و محدودیتها.
- بررسی رفتارهای فرزندان در فواصل زمانی مناسب و به صورت پراکنده چه در مدرسه و چه در دیگر محلها.
1. تعیین قواعد، قوانین، انتظارات و محدودیتها
یکی از مهمترین مهارتهای نظارت تعیین قواعد و قوانین و انتظارت است. والدین مسئول و آگاه، برای فرزندان خود محدودیتها و قواعدی تنظیم میکنند. فرزندان نیاز دارند که با توجه به سن آنان، قواعد و انتظارات مشخص و روشنی برای آنها تعیین شود. از جمله مواردی که نیاز به قواعد و محدودیتهایی دارند بر این پایهاند:
- انتظارات درسی
- انتظارات پولی
- انتظار انجام رفتارهای اجتماعی مناسب
- انتظار کمک در انجام فعالیتهای مربوط به خانه
- انتظار انجام کارهای شخصی
- انتظار رعایت هنجارهای خانوادگی در زمینه پوشش و آرایش
- انتظار مراقبت از خود و دوری از خطر
در هر خانواده، فرزندان محدودیتهایی در زمینه رفتارهای خاصی دارند از جمله محدودیتهای رایج و شایع میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- رفت و آمد
- معاشرت و ارتباط با همسالان و افراد ناباب
- انجام رفتارهای ناسالم شخصی: مثل مصرف سیگار، مواد، و…
- انجام رفتارهای ناسالم اجتماعی: مانند دعوا و کتککاری، بدرفتاری با دیگران، تحقیر دیگران، و…
نکات مهمی که در مورد تعیین انتظارات، قواعد، قوانین، مسئولیتها و محدودیتهای شخصی باید مد نظر قرار گیرند، بر این پایهاند:
توافق والدین
یکی از مهمترین موضوعات در امر نظارت بر رفتارهای فرزندان، توافق والدین با یک دیگر است. گاهی چنین توافقهایی به صورت روشن و آشکار صورت میگیرد و گاهی به صورت ضمنی و نامشخص. مهم آن است که والدین در این زمینه اتفاق نظر داشته باشند. دوگانگی بین والدین و ناتوانی در حل آنها، توان و قدرت والدین در نظارت صحیح بر رفتارهای فرزندان را به شدت مختل میکند.
بنا به دلایل مختلف، ممکن است والدین در مورد موضوعاتی توافق نداشته باشند از جمله:
- دوگانگی حل نشده والدین با یک دیگر از جمله در مورد تربیت فرزندان و به ویژه میزان و نحوه نظارت آنان بر فرزندان.
- جنگ قدرت بین والدین با یک دیگر که قدرت و تمرکز والدین در توجه و نظارت بر رفتار فرزندان را کاهش میدهد.
- بیماری جسمی یا روانی یکی از والدین یا هر دو والد از جمله افسردگی، مصرف مواد و…
- گرفتاری والدین از جمله کار و شغل، مشکلات پولی، قضایی، تحصیلی و…
- روابط مثلثی که در آن یکی از والدین با فرزندان نزدیک تر میشود و با یک دیگر جبهه مشترکی در مقابل والد دیگر تشکیل میدهند.
- ایجاد دوگانگی و جدایی بین والدین از طریق فرزندان.
از آن جایی که توافق والدین با یک دیگر یکی از مهمترین شرایط اعمال نظارت بر رفتارهای فرزندان است، گاهی اوقات فرزندان با ایجاد دوگانگی بین والدین، قدرت و توان آنان در اِعمال نظارت را کاهش میدهند و در این شرایط میتوانند آزادانه هر آنچه که میخواهند را انجام دهند. تفرقه اندازی فرزندان به صورتهای مختلفی ایجاد میشود از جمله اعتماد کردن به یکی از والدین که در این جا به تفصیل بیان میشود.
اعتماد کردن به یکی از والدین:در چنین مواردی فرزند با این موضع عمل میکند که چون به یکی از والدین اعتماد کرده است و راز خود را با وی مطرح کرده و این راز معمولاً کاری است که بر اساس انتظارات و قواعد خانوادگی نباید انجام بدهد، این والد برای این که اعتماد فرزند خود را از دست ندهد، نباید این راز را با همسرش در میان بگذارد و در نتیجه والد دیگر از این موضوع بیاطلاع میماند و توافق بین والدین در هم میشکند و فرزند نیز آن کاری که نباید انجام دهد، انجام میدهد.
بنابراین، بسیار مهم است که والدین، با یک دیگر متحد و یکپارچه عمل کنند و در رابطه با اصول و قوانینی که ایجاد میکنند یکسان و همسو عمل کنند.
ثبات والدین
نه تنها مهم است که والدین در رابطه با انتظارات، قواعد و قوانینی که برای فرزندان خود مشخص میکنند، توافق نظر داشته باشند بلکه مهم این است که بر آنچه که تعیین کردهاند ایستادگی کنند و تسلیم فشارهای فرزند ان و به ویژه فرزندان نوجوان نشوند. در بسیاری از مواقع، فرزندان فشارهای سنگینی بر والدین ایجاد میکنند، به طوری که والدین از ادامه و استمرار برنامه خود دلسرد شوند. به یاد داشته باشید، فرزندان زمانی به خوبی به انتظارات، قواعد و قوانین خانوادگی پای بند خواهند بود که بدانند والدین در این زمینه جدی هستند. چنان چه گاهی اوقات والدین پذیرای شکستن قواعد خانوادگی باشند و زمانی به شدت مخالفت کنند، مسلم است که هیچ گاه فرزندان قواعد خانوادگی را جدی نخواهند گرفت.
چنان چه والدین گاهی بر موضع گیری خود ایستادگی کنند و در موارد دیگری قواعد و انتظاراتی که تعیین کردهاند را بشکنند، مسلم است که فرزندان آنها را زیرا خواهند گذاشت. به همین دلیل، مهم است که والدین بر آنچه به عنوان انتظار، قاعده و قانون تنظیم میکنند ایستادگی کنند و آنها را جدی بگیرند.
۲. روشن و مشخص بودن انتظارات، قواعد، قوانین و محدودیتها
از دیگر مهارتهای نظارت روشن بودن انتظارات است. قواعد و انتظارات والدین از فرزندانش باید روشن و مشخص باشد. استفاده از کلمات کلی، نامشخص و مبهم، مشکلات متعددی را ایجاد میکند. به مثالهای زیر توجه کنید:
- مایلم در مهمانی مانند یک آقا / خانم رفتار کنی.
- زود به خانه بیا.
- دیر نیا.
- با دوستان ناباب نگرد.
- انتظار دارم معدلت خوب بشود.
- انتظار دارم که درست رفتار کنی.
در عبارتهای بالا، مفهومهایی مانند زود، دیر، دوستان ناباب، معدل خوب، رفتار درست مشخص و روشن نیستند. مشخص نیست زود یا دیر آمدن یعنی چه. ممکن است والدین انتظار داشته باشند که فرزندشان ساعت ۸ در منزل باشد ولی کلمه زود یا دیر نمیتوان فهمید که منظور آن است که ساعت ۸ فرزند در منزل باشد. به همین دلیل به جای عبارتهای بالا، بهتر است از عبارتهای روشن و مشخص تری استفاده کنید مانند:
- مایلم در مهمانی با افراد بزرگ تر از خودت جرّ و بحث نکنی.
- قبل از ساعت ۸ منزل باش.
- بعد از ساعت ۸ به منزل نیا.
- انتظار دارم که با س و م نگردی.
- انتظار دارم معدلت بالای ۱۷ باشد.
- انتظار دارم که در مهمانی با دیگران صحبت کنی.
همانگونه که مشاهده میکنید، جملات بالا، روشن تر و مشخص تر هستند. به عبارت دیگر، فرزند میداند که کدام کار خاص را باید انجام دهد و کدام کار را انجام ندهد. مشخص است که در چنین شرایطی، وی به درستی میتواند بفهمد شما چه انتظاراتی از وی دارید و چه قواعد و قوانینی را در ذهن میپرورانید.
برای تعیین قواعد، قوانین و محدودیتها وجود شرایط زیر ضروری است:
الف – وجود یک رابطه خوب و قوی بین والدین و فرزندان
نکته بسیار مهم و اساسی در نظارت بر رفتارهای فرزندان آن است که بدون وجود یک رابطه خوب و قوی بین والدین و فرزندان، نه تنها اعمال قوانین و مقررات مشکلی را حل نمیکند بلکه مشکلات متعددی را نیز اضافه میکند. زمانی که والدی با فرزند خود ارتباط مناسبی نداشته باشد، تعیین چنین قواعد و انتظاراتی نه تنها مفید نخواهد بود، بلکه مضر و صدمه رسان نیز خواهد بود.
با توجه به مطالب بالا، میتوان گفت، نظارت زمانی مؤثر است که بین والدین و فرزندان رابطه خوب و قوی وجود داشته باشد. چنان چه والدین ارتباط خوبی با فرزندان نداشته باشند، تعیین چنین قواعد و انتظاراتی فقط به بدتر شدن شرایط میانجامد ازجمله افزایش لجبازی و یا بی اعتنایی فرزند.
مهم است که والدین بتوانند با فرزند خود ارتباط غنی و سالمی داشته باشند. در چنین شرایطی است که بسیاری از فرزندان والدین را در جریان فعالیتهای زندگی خود و مشکلات و مسایل آن خواهند گذاشت یا برای مشورت به سراغ والدین خود خواهند آمد. به عبارت بهتر، زمانی والدین قادر به نظارت قوی و صحیح با فرزندان خود خواهند بود که فرزندان آنان را قبول داشته باشند، برای آنان ارزش قائل شوند و رابطه عاطفی غنی بین آنها وجود داشته باشد. در غیر این صورت، فرزندان به مخفی سازی، پنهان کاری و یا مبارزه و لجبازی اقدام خواهند کرد.
بدون وجود یک رابطه خوب و قوی بین والدین و فرزندان، نظارت بر رفتارهای آنان ممکن نیست. چنان چه رابطه خوبی بین والدین و فرزندان وجود نداشته باشد، اِعمال نظارت بر فرزندان، شرایط را بدتر نیز میکند.
برای داشتن رابطه قوی با فرزندان، والدین باید به موارد زیر توجه کنند:
- داشتن اوقات مشترک: ضروری است والدین برای فرزندان خود وقت گذاشته و زمانهایی در کنار آنان باشند. والدینی که اوقاتی در کنار فرزندان خود نیستند مگر هنگام خستگیها و زمانهای مُرده زندگی، مسلم است که قادر به اعمال نظارت نیستند و قواعدی که تعیین میکنند به راحتی از سوی فرزندان نادیده گرفته میشود. به ویژه، فرزندان نیاز دارند با والدین خود صحبت کنند، حرف بزنند و افکار و ایدههای خود را بیان کنند و دیدگاههای طرف مقابل را بشنوند.
- اعتماد: یکی از مشخصههای رابطه قوی والدین و فرزندان، اعتماد فرزندان به والدین است. چنانچه فرزندان به والدین خود اعتماد داشته باشند که آنان به دنبال خیر و صلاح فرزندان خود هستند بهتر محدودیتها و قواعد و قوانین خانوادگی را میپذیرند. برعکس، چنان چه فرزندان به والدین خود اعتماد نداشته باشند، محدودیتهای اعمال شده از سوی آنان را به عنوان یک ظلم، بی عدالتی، ممنوعیتی بی دلیل و بی منطق تلقی خواهند کرد و مسلم است که در چنین شرایطی احتمال مخفی کاری، بی اعتنایی و بی توجهی به محدودیتها و قوانین صورت خواهد گرفت.
- مهارتهای مذاکره و حل مسئله: تعیین قواعد، قوانین، محدودیتها نیاز به مهارتهای مذاکره، حل دوگانگی و حل مسئله دارد. زیرا، گاهی اوقات ممکن است والدین و فرزندان در این موارد دوگانگی نظر داشته باشند و بسیار مهم است که این دوگانگی نظر به درستی حل شود.
مهم است که در تعیین قواعد و قوانین خانوادگی، دیدگاههای انعطاف پذیر در پیش گرفته شود. در این زمینه، ضروری است والدین با مهارت مذاکره، حل دوگانگی، حل مسئله و همدلی به خوبی آشنا باشند که در فصلهای بعدی به آنها پرداخته میشود.
ب – تناسب با هنجارهای اجتماعی و فرهنگی
مهارتهای نظارت بر رفتارهای فرزندان به شدت به فرهنگ و هنجارهای اجتماعی وابسته است. به عبارت دیگر، نظارت باید بر اساس اصول فرهنگی و اجتماعی شایع باشد. با این حال، به یاد داشته باشید که گاهی اوقات، فرزندان در این موارد دیدگاههایی دارند که نیاز نیست چندان جدی گرفته شود. در برخی شرایط که خانواده مسئولی به نظارت رفتارهای فرزند خود میپردازد از سوی فرزند خود با این سؤال روبه رو میشود که «چرا شما این قدر سخت میگیرید؟ چرا در حالی که بقیه والدین اجازه چنین رفتارهایی را میدهند، ولی شما در این موارد برای ما محدودیت قائل میشوید؟» چنین مقایسههایی به شدت از سوی فرزندان صورت میگیرد و بسیاری از اوقات، آنان والدین خود را با انواع اصطلاحات زیر محکوم میکنند از جمله:
- قدیمی
- سخت گیر
- امل
- بی توجه به تغییرات دنیای جدید
- بی اطلاعی از دنیای جوانان و…
نتیجه چنین برخوردهای فرزندان آن است که تعداد زیادی از والدین نگران این موضوع میشوند که آنان سخت گیریهایی بر فرزندان تحمیل میکنند که مشکل ساز است و یا به نوعی در زندگی فرزند خود تأثیر منفی میگذارند که در آینده میتواند به ایجاد مشکلات سنگین روانی در فرزندانشان منجر شود.
نکته مهم آن است که این برخورد اشتباه فرزندان را بدانید و بر آن مسلط باشید. چیزی که به شما کمک میکند تا بتوانید از این دام رها شوید آن است که به آنان پاسخ دهید:
«ممکن است خانوادههای مختلف، برخوردهای متفاوتی از برخورد ما داشته باشند ولی ما صلاح نمیدانیم که شما در این مهمانیها حضور پیدا کنید».
۳. بیان قواعد، قوانین، انتظارات و محدودیتهای تعیین شده به فرزندان
سومین مورد از مهارتهای نظارت بیان شفاف قواعد است. نه تنها مهم است که والدین با همکاری یک دیگر، قواعد و قوانین مشخصی را تعیین کنند بلکه مهم است که آنچه تعیین شده را به درستی برای فرزندان تفهیم کنند و برای آنها باز کنند که چه انتظاراتی از آنان میرود و چه قواعد و قوانین خانوادگی برای آنها تعیین شده است.
گاهی اوقات ممکن است فرزندان در این زمینه نظرات مهم و ارزشمندی داشته باشند. ضرورت دارد والدین به نظرات فرزندان خود به درستی گوش بدهند، نظرات آنها را بررسی کنند و چنانچه با استانداردهای آنان هماهنگ است، به آنها عمل کنند. چنانچه نظرات فرزندان مورد قبول نیست دلایل خود را توضیح دهند. دلیلی برای قانع کردن فرزندان وجود ندارد ولی خوب است والدین به آنان توضیح دهند که از نظر آنان به این دلایل نقطه نظرات فرزندان مورد قبول نیست. چنانچه بین والدین و فرزندان دوگانگی نظر اساسی وجود داشته باشد، ضرورت دارد که با استفاده از مهارت حل دوگانگی به حل دوگانگی موجود بپردازند.
بر اساس این نوع مهارتهای نظارت نه تنها مهم است که قواعد مناسبی برای فرزندان تعیین شود و به آنان تفهیم شود، ضروری است که برای رعایت انتظارات و قوانین خانوادگی برای فرزندان پاداشها و جریمههایی در نظر گرفته شود. بدون وجود چنین پاداشها و یا جریمههایی، احتمال رعایت قواعد و قوانین در فرزندان کاهش مییابد.
۴. تعیین پیامدهای رعایت و عدم رعایت قواعد، قوانین، انتظارات و محدودیتها.
چهارمین مهارت از مهارتهای نظارت تعیین پیامد است. بسیار مهم است که خانوادهها برای فرزندان خود روشن کنند که اگر بر اساس انتظارات خانواده عمل کنند چه پاداشهایی به آنان خواهند داد. همچنین، چنانچه بر اساس انتظارات خانواده عمل نکنند چه پیامدهای منفی یا چه جریمههایی دریافت خواهند کرد. یکی از مشکلات شایع خانوادهها آن است که انتظار دارند فرزندان آنان بر اساس انتظارات خانواده عمل کنند ولی برای آنان هیچ پیامدی چه مثبت (پاداش) و چه منفی (جریمه) در نظر نمیگیرند. چنانچه اگر بهترین و مناسبترین انتظارات را شما تعیین کرده باشید و به خوبی نیز به فرزندان خود تفهیم کرده باشید، چنانچه پاداشها و جریمههای مناسب تعیین نکرده باشید امکان زیادی دارد که فرزندان شما به انتظارات و محدودیتهای شما اعتنا نکنند.
۵. بررسی رفتارهای فرزندان در فواصل زمانی مناسب و به صورت پراکنده چه در مدرسه و چه در دیگر محلها.
پنجمین مهارت از مهارتهای نظارت بررسی رفتارهای فرزندان است. نه تنها والدین باید انتظاراتی تعیین کنند و از فرزندان خود بخواهند که این انتظارات و قواعد را رعایت کنند (نظارت منفعل)، بلکه باید به صورت فعالانهای در محیط زندگی فرزندان سرکشی و نظارت کنند و رفتارهای آنان را در موقعیتها و مکانهای مختلف مشاهده و بررسی کنند تا مشخص شود تا چه حد، واقعاً، به قواعد و قوانین خانوادگی پای بند بوده اند.
سلام امکان داره آقای دکتر یک وبینار در مورد نشخوار فکری برگزار کنند؟؟