چرا درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش را یاد بگیریم؟
درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش
علی فیضی
دانشجوی دکتری روانشناسی سلامتدانشگاه تهران
درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش که با عنوان ACT (اَکت) شناخته میشود نوعی رفتاردرمانی مبتنی بر توجه آگاهی (mindfulness) است که قواعد بنیادین بخش اعظم روانشناسی غرب را به چالش کشیده و طرحی نو در زمینه رفتار و شناخت ارائه داده است که مبتنی بر فلسفه علم رفتار بافتاری (Contextual Behavioral Science)، نظریه چارچوبهای ارتباطی (RFT) و تحلیل رفتاری است. ACT اولین و معروفترین رفتاردرمانی موج سومی است و در این درمان التقاطی از استعاره، جملههای متناقض نما و مهارتهای توجه آگاهی و طیف گستردهای از تمرینهای تجربه گرایانه و مداخلات رفتاری هدایتشده توسط ارزشها بهکاربرده میشود.
اما شاید این سوال به صورت اشکار یا ضمنی در ذهن بسیاری از روانشناسان، مشاوران، روانپزشکان و مددکاران اجتماعی وجود داشته باشد که آموختن ACT چه سودی دارد؟ به بیان دیگر مزیتهای آموختن ACT چیست؟ سه دسته مزیت برای ACT میتوان شمرد. مزیتهای علمی. فایده آموختن ACT برای رواندرمانگران و مشاوران، فایده ACT برای درمانجویان.
مزیتهای علمی
شاید مزیت درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش نسبت به بسیاری از رویکردها این است که رویکردی علمی است و اثرات پیشنهاد شده برای آن صاحب حمایت پژوهشی هستند. انبوه شواهد پژوهشی موید درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش نشان میدهد ک اثربخشی این مدل درمانی در طیف گستردهای از وضعیتهای بالینی نظیر افسردگی، اختلال وسواس فکری-عملی، استرس محیط شغلی، استرس سرطان در مراحل پایانی، اضطراب، اختلال استرس پس از سانحه، کماشتهایی روانی، مصرف هروئین و حتی اسکیزوفرنی تایید شده است. با این حساب میتوان نتیجه گرفت گفت که آموختن و به کاربستن درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش مستدل و خردمندانه است.
مزیت درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش به عنوان درمان این است که بر خلاف بسیاری از رویکردهای دیگر صاحب مبنای فلسفی و نظری روشن و منسجمی است. فلسفه زیربنایی ACT (بافتارگرایی کارکردی) برساختن مدلی مطابق با واقع را پیشنهاد نمیکند بلکه اصل و اساس کار را پیشبینی و اثرگذاری بر رفتار به صورت دقیق و وسیع و عمیق میداند. این رویکرد باعث میشود که فاصلهی بین نظریه و فناوری درمانی کاهش یابد و اصولی تدوین شود که کاربردپذیری وسیعی دارند. به این شیوه درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش منحصر در راهنماهای درمانی نمیشود و همواره امکان فرارفتن و گسترش یافتن را دارد. به همین خاطر است که میتوان به زبان استعاره گفت ACT هنر آشپزی است و نه کتاب آشپزی.
درمانگر ماهر ACT همچون یک آشپز ماهر وابسته به دستورالعمل یا کتاب اشپزی نیست و بدون آن هم میتواند مشکلات گوناگون را مفهومپردازی کرده و در صورت نیاز دست به ابداع تکنیکهای نو بزند. چنین شرایطی به ACT کمک کرده است که به لحاظ تکنیکی دچار فترت و رکود نشود. یک مزیت دیگر ACT یا بهتر است بگوییم پژوهشگران ACT این است که ساز و کار مشخصی برای تغییر درمانی (انعطافپذیری روانشناختی) پیشنهاد کردهاند و فعالانه واسطهگری آن را مورد پژوهش قرار دادهاند . اکنون شواهد پژوهشی مناسبی وجود دارد که نشان میدهد تغییر درمانی در ACT از طریق تغییر در انعطافپذیری روانشناختی واسطهمندی میشود یا مثلا رابطهدرمانی به شرطی اثرگذار است که درون آن انعطافپذیری روانشناختی الگوسازی شود.
فایده آموختن درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش برای درمانگران
هرچند با آموختن ACT درمانگران و مشاوران صاحب ابزاری قدرتمند و موثر میشوند اما این تنها مزیت آموختن ACT نیست. یافتههای پژوهشی نشان میدهد آموختن ACT باعث افزایش کیفیت زندگی، افزایش مراقبت از خود، افزایش تمایل به خلاقیت، کاهش خطر فرسودگی شغلی و جذب بهتر و موثرتر اطلاعات نو میشود.
فایده درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش برای درمانجویان و مراجعان
یک مزیت دیگر درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش این است که رنج انسانی را پزشکیسازی نمیکند و حتی این افسانه را درهم میشکند. پزشکیسازی رنج انسانی به خاطر پیامدی که دارد برای انسانها محنتافزا بوده است؛ به این صورت که با برچسب اختلال خوردن به رنج انسان این زمینه فراهم میشود که انسان به نبرد با طبیعت خود برخواسته و کشمکشی بدفرجام را شروع کند که امیدی به پیروزی در آن نیست. انسان به نیروی زبان/ذهن قادر است که حتی در غیاب خطر و تهدید و ناخوشایندی عینی و آشکار برای خود رنج و ناراحتی تولید کند. به تجربه خود نگاه کنید کدام یک برای شما راحتتر و شایعتر است نگران شدن یا اطمینان؟ حسرت یا رضایت؟ غمگینی یا شادمانی؟ چطور میتوان به پیروزی در نبردی امیدوار شد که حریف اینچنین تواناست. جالبتر آنکه این حریف بخشی از وجود خود ما است که فقط در شرایطی از تولید تجربههای ناخوشایند دست برمیدارد که خود ما از بین برویم!
دیگر با اختلال پنداشته شدن رنج فراگیر بشر این افسانه تولید میشود که سلامتی به معنای شادمانی است و شادمانی نیز به معنای بیشینه کردن احساسات خوشایند و کمینه کردن احساسات ناخوشایند است. چنین افسانهای نادرست و دردسرساز است. از آن جهت که اولا زندگی خود به خود پر از ناگواریها و شکستها و ناملایمتها است. حرف مرا باور نکنید به قول معلم بزرگ ACT راس هریس اگر این حرف را باور ندارید از خود بپرسید که آیا اکنون نیازمند دردسر و رنج بیشتری هستید یا شادی و آرامش و رضایت بیشتری؟ تجربه زندگیتان به شما نشان داده و میدهد که کدام یک بیشتر و گستردهتر است؟ اگر شما هم مثل من و اکثر انسانها باشید تجربهتان به خوبی پاسخ خواهد داد که ناراحتی و رنج بسیار فراگیرتر و رایجتر از شادی و آرامش است. حال اگر این افسانه را باور کنیم چه میشود؟ نتیجهاش را میتوان در مصرفگرایی، اعتیاد و بازار گرم شیادان شادیفروش دید.
با درهم شکستن رویکرد نادرست پزشکیسازی رنج انسانی مزیت دیگر ACTخود را نشان میدهد. در ACT به فرد آموخته میشود که دست از جنگیدن با خود بردارد و زندگیاش را محدود به خلاصی از دست تجربههای ناخوشایند درونیاش نکند. با تصریح و روشن سازی ارزشها فرد زندگی اش را فراتر از نشانه و علایماش میبیند و به صورت مستقیم برای معنادار کردن زندگیاش تلاش می کند.
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]