عادت های خوب برای افزایش انرژی
9 عادت برای افزایش انرژی
ترجمه: ویدا ساعی، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
عادت – انرژیتان خیلی سریع تمام میشود؟ یک یا همۀ این ترفندها را امتحان کنید تا انرژیتان را تقویت کنید و در طول روز انرژی بیشتری داشته باشید.
انرژی، زمان نیست بلکه پایه و اساس بهرهوری است. اگر در بیشتر روزها احساس خستگی میکنید، حتی آزاد بودن وقتتان در تمام ساعات روز، به شما کمکی نمیکند.
عادت های شما، سطح انرژی شما را تعیین میکند. اگر عادت های خوبی دارید، از نظر جسمی و روانی احساس انرژی بیشتری خواهید کرد و از هدر رفتن انرژی جلوگیری میکنید. ولی اگر عادتهای شما به صورت نادرست تنظیم شده باشد، به جای تلاش برای ادامۀ کار، به چرخهای میرسید که احساس بد و بدتری دارید.
در اینجا ۹ عادت وجود دارد که میتوانید روی آنها کار کنید تا سطح انرژی خود را افزایش دهید.
عادت شماره ۱: زود بخوابید.
خواب، پایه و اساس انرژی شماست. اگر خواب کافی نداشته باشید، عملکرد شما کاهش مییابد.
در حالی که برخی افراد ادعا میکنند که با شش ساعت خواب یا کمتر، بهتر کار میکنند، تحقیقات میگویند که آنها شوخی میکنند. اگر میخواهید نیروهای شناختی تیزی داشته باشید، هفت تا هشت ساعت خواب را لازم دارید.
برای برخی از افراد، کمبود خواب ممکن است از نظر روانی اثرهایی داشته باشد، به این معنی که تمام روز کمی احساس خستگی میکنند، ولی تصور نمیکنند بدتر شوند. یک آزمایش جالب نشان داد که کمبود خواب باعث کاهش مداوم عملکرد ذهنی میشود، حتی اگر افراد این ضعف را احساس نکنند.
این را امتحان کنید: به مدت سی روز، هر شب حتی آخر هفتهها، ساعت ۱۰ به رختخواب بروید.
عادت شماره ۲: هر روز ورزش کنید.
ورزش یک سرمایه گذاری بلندمدت برای سطح انرژی شماست. ورزش نکردن برای مدت کوتاه مهم نیست، ولی در درازمدت، تناسباندام شما تضعیف میشود، درست فکر کردن سختتر میشود و در طول روز به شما هشدار میدهد.
اگر به دنبال وقت برای ورزش کردن هستید، خود را مجبور به رفتن به سالن ورزشی نکنید. خودتان را عادت دهید که روزانه برخی از تمرینها را انجام دهید. این باعث میشود که قلب شما پمپاژ کند و خون جابهجا شود، و نیازی به صرف دو ساعت زمان برای ورزش کردن ندارید.
علاوه بر این عادتهای بنیادی، میتوانید در صورت تمایل به کلاس بدنسازی نیز بروید، ولی وقتی شما امکان رفتن به ورزشگاه را ندارید، ایجاد این عادت به شما انرژی میدهد.
این کار را امتحان کنید: این تمرین را حداقل ۱۰ بار هر روز در خانه انجام دهید.
عادت شماره ۳: چرت بیست دقیقهای
چرت زدن ممکن است به شما احساس تنبلی بدهد، ولی تحقیقات نشان میدهند که فایدههای شناختی زیادی دارد. این امر به ویژه در صورتی درست است که شما یادگیری زیادی دارید، زیرا خواب کوتاه میتواند به حافظه کمک کند.
قبل از این اعتقاد داشتم این نشانۀ ضعف است و احساس گناه میکردم ولی اکنون فکر میکنم قطعاً یک قدرت است. هنگامی که شما خسته میشوید، چرت زدن کوتاه میتواند شما را دوباره با انرژی به کار خود بازگرداند. حتی اگر در مطب کار میکنید و وقت چرت زدن ندارید، میتوانید قسمتی از زمان ناهار خود را به این کار اختصاص دهید و به سرعت استراحت کنید.
نکتۀ اصلی، یادگیری چگونگی چرت کوتاه زدن است. بسیاری از افراد چرت طولانی میزنند که آنها را به مراحل عمیق خواب میکشاند و باعث میشود هنگام بیدار شدن احساس ضعف بیشتری پیدا کنند (گرچه فواید این چرت هفتهها حتی اغلب پس از خستگی از بین میرود). نکتۀ اصلی این است که بلافاصله با زنگ خود بیدار شوید. اگر وقت بیشتری را اضافه کنید، چرت زدن سریع میتواند به خواب طولانی تبدیل شود.
این را امتحان کنید: بعد از خوردن ناهار، ۲۰ دقیقه چرت بزنید تا انرژی خود را برای بعد از ظهر بازیابی کنید.
عادت شماره ۴: کارهای سخت خود را صبح هفتهها انجام دهید.
هدف این است که مهمترین کار خود را هرچه زودتر شروع کنید و در چهار ساعت اول روز انجام دهید.
در اینجا فواید انرژی برای شما بیشتر جنبۀ روانشناختی دارد. سطح انرژی من بستگی زیادی به خلق و خوی من دارد. اگر کار مهمی را انجام داده باشم، خلق و خوی من معمولاً خوب است و احساس مولد بودن میکنم. ولی اگر وقت من در طول روز با ایمیلها، جلسه هفتهها و تماس هفتهها تلف شده باشد و چیز با ارزشی را تولید نکرده باشم، اغلب از نیمۀ دوم روز ناامید و خسته میشوم.
دلیل دیگر این رویکرد این است که همیشه در طول یک روز کاری، انجام دائم کار مفید ممکن نیست. بهتر است به جای اینکه کارهای مهمتان را به طور تصادفی در زمانهای مختلف روز انجام دهید، آن را در یک بازۀ زمانی خاص انجام دهید.
این را امتحان کنید: کارهای مهم و سخت خود را طی چهار ساعت اول صبح انجام دهید.
عادت شماره ۵: هدف خود را از روز قبل تنظیم کنید.
انرژی اغلب حرکت ایجاد میکند. یعنی وقتی سخت کار کردن را شروع میکنید، بر تعلل غلبه میکنید و در طول روز به کار خود ادامه میدهید. آهسته شروع کنید چون ممکن است با فشارها مقابله کنید و انرژی خود را برای کارهای غیرمولد، هدر دهید.
یکی از راههای جلوگیری از این امر، تعیین هدف واضح و روشن دربارۀ چگونگی گذراندن روز بعد به ویژه ساعتهای ابتدایی روز، از شب قبل است. تجسم این هدف و نوشتن آن در برنامۀ خود باعث میشود که هنگام بیدار شدن، این اتفاق با احتمال بیشتر به صورت خودکار رخ دهد.
این را امتحان کنید: قبل از رفتن به رختخواب، برنامۀ خود را برای روز بعد بنویسید و آن را تجسم کنید.
عادت شماره ۶: مثل یک بازاریاب، خودتان را به اهدافتان بفروشید.
بسیاری از افراد به طور همزمان دو عقیدۀ متناقض دارند: اینکه افراد دیگری هستند که مثل بازاریاب، آنها را به انجام انواع کارهایی که تمایلی به انجام آن ندارند، ترغیب میکنند؛ ولی خود آنها توانایی تغییر انگیزۀ خود را برای انجام همان کارها ندارند.
حقیقت این است که، شما باید برای اهداف خود مثل فروشنده باشید. نه برای افراد دیگر، بلکه برای خودتان.
این کار با تعیین یک ساختار شروع میشود. چگونگی تنظیم اهداف و پروژههای خود میتواند تأثیر بسزایی در انگیزۀ شما داشته باشد. آیا این همان کاری است که شما باید انجام دهید؟ یا یک چالش هیجانانگیز است؟
بعد از آن، این امر با طراوت و یادآوری الهامها، خود به وجود میآید. چرا از این مسیر شروع کردید؟ امیدوار بودید به چه چیزی برسید؟ بازاریابان، خوب میدانند که برای هدایت فروش، مشتری را به تجسم چه چیزی متمرکز کنند. شما هم میتوانید انرژی خود را بر روی آنچه میخواهید، متمرکز کنید.
این را امتحان کنید: هر روز ۱۰ دقیقه وقت بگذارید تا با اقدامهای روزانهای که به شما برای حرکت به سمت اهدافتان کمک کردهاند، فکر کنید.
عادت شماره ۷: دوستان بهتری به دست آورید.
ممکن است شما نتوانید والدین، همکاران یا رئیس خود را انتخاب کنید، ولی میتوانید دوستانتان را در زندگی خودتان انتخاب کنید.
میدانید برخی از دوستانی که با آنها گفتوگو میکنید در شما هیجان و انرژی ایجاد میکنند، چون احساس میکنید شما تنها کسی نیستید که سختی میکشید و دیگران حتی شرایط بدتری دارند.
نیاز نیست دوستانی را که شرایط سختی دارند، کنار بگذارید، ولی بهتر است افرادی را انتخاب کنید که بتوانید وقت خود را با آنها بگذرانید. مراقب باشید فقط افرادی را انتخاب نکنید که با آنها رابطه عاطفی یک طرفه ایجاد کنید. همه به یک شانه نیاز دارند تا برخی اوقات گریه کنند، ولی برخی از مردم انتظار دارند که شما شانۀ دائمی آنها باشید.
این را امتحان کنید: به دوستانی که از شما توقع زیادی دارند، محدودیت زمانی بدهید.
عادت شماره ۸: کتابهای بهتر بخوانید.
یکی از مزایای مهم مطالعۀ کتاب این است که فقط به شما ایده و اطلاعات نمیدهد، بلکه تقویت ذهنیتی است که اغلب در سطح ناخودآگاه رخ میدهد. بهترین کتاب هفتهها آنهایی نیستند که حقایق را به شما میآموزند، بلکه آنهایی هستند که به طور کامل الگوهای تفکر شما را تغییر میدهند.
کتابهای صوتی میتوانند برای این امر بسیار مفید باشند، زیرا میتوانید هر روز به آنها گوش دهید و دوباره گوش دهید. یک کتاب خوب برای این روش، کتابی است که وقتی به آن گوش میدهید، تفکر خود را به طور خودکار بر روی مواردی که برای آن سخت کار میکنید، تنظیم میکند. درست مثل اینکه یک آهنگ خوب میتواند زمینهساز یک احساسات خاص باشد، یک کتاب خوب میتواند زمینهای برای انرژی خاص یک تفکر باشد.
این را امتحان کنید: همیشه یک کتاب صوتی داشته باشید که به شما انگیزه میدهد تا روی اهداف خود کار کنید.
عادت شماره ۹: زندگی خود را متعادل کنید.
آخرین عادت پیشنهادی، یک فرآیند یک زمانه نیست، بلکه تلاش مداوم برای رفع تضاد عناصر مختلف زندگی شما با هم؛ و همسو کردن آنها با یکدیگر است.
انرژی زیادی برای این کار از بین میرود، زیرا قسمتهای مختلف زندگی ما، چه داخلی و چه خارجی، با یکدیگر در تضاد هستند. این مسئله میتواند وجود یک همکار در محیط کار باشد که نمیخواهد شما ارتقاء پیدا کنید، یا دوستانی که اهداف شما را مسخره میکنند، یا حتی ترس هفتهها و احساسهای درونی که باعث تردید شما میشوند.
مدتی را صرف خنثی کردن درگیریهای مختلف خود در زندگی کنید، تا ببینید چگونه میتوانید آنها را برطرف کنید. برخی اوقات ممکن است با ایجاد تغییر بتوانید این کار را در مدت کوتاه انجام دهید. ولی گاهی اوقات، برای فرار از محیط سمی، محافل اجتماعی یا سیستم اعتقادی که شما را عقب نگه داشته است، به یک برنامۀ بلند مدت نیاز دارید.
این را امتحان کنید: به مدت یک ساعت بنشینید و در مورد تمام چیزهایی که باعث شده اهداف شما عقب بیفتد، طوفان مغزی راه بیاندازید. چگونه میتوانید آن تنشها را برطرف کنید؟