گرایش به زندگی در زمان حال: کلید سلامت روان و رضایتمندی از زندگی

محمد امین زاده/ کارشناس ارشد روانشناسی شخصیت
تاریخ بشر در ابعاد زمان، دارای معنا و مفهوم است و مفاهیم زمانی به گذشته، حال و آینده تقسیم شدهاند و به عبارتی تاریخ انسان دارای ابعاد سهگانه زمانی گذشته، حال و آینده است. گذشته آن حوادثی است که درگذشته رویداده و ثبت گردیده است. آینده نیز زمانهایی است که میتواند شامل اتفاقهای متعدد باشد و بشر در انتظار آن به سر میبرد و زمان حال انسان خط فرضی است که بین گذشته و آینده انسان کشیده میشود، باید گفته شود که تاریخ انسان و غیر انسان، بدون زمان نمیتواند معنا داشته باشد، زیرا تحول و تغییرات در هر چیز بازمان ارتباط پیدا میکند، پس زمان جز جداییناپذیر در تاریخ است.
در طی سالهای اخیر، تغییری بنیادین در دیدگاههای برخی از روان شناسان شخصیت در حال رخ دادن است که روانشناسی کمال یا روانشناسی سلامت خوانده میشود و به جنبه سلامت طبیعی آدمی میپردازد نه جنبه بیمارگونه آن که روانشناسان آن را زندگی در زمان حال تعریف میکنند.
گرایش به زندگی در زمان حال کلید سلامت روانی هست. زندگی در زمان حال میتواند در بهبود سلامت روان مردم تأثیرگذار باشد، بهطورکلی تمام دارایی افراد همان لحظهای است که در آن حضور دارند فارغ ازآنچه دیروز رخداده است و آنچه فردا ممکن است رخ دهد، زمان حال جایی است که شما در آن ایستادهاید. افراد در کودکی خود را تماماً غرق در زمان حال میکنند و غرق آن فعالیتی میشوند که در حال انجام آن هستند؛ اما وقتیکه بزرگتر میشوند به مسائل گذشته و آینده مینگرند؛ و بدینسان زمان حال را میبازند، درواقع شادیها و لذتهای خود را به تعویق میاندازند؛ و همواره به امید آیندهای متفاوت مینشینند و درواقع حال بهتر را درزمانی غیر از زمان فعلی جستجو میکنند. کلید شادی و نشاط متمرکز ساختن ذهن در لحظه حال است.
در مورد گرایش به زندگی در زمان حال باید گفت که غافل شدن از حال ما را دچار خطاهای شناختی بزرگی میکند، بسیاری از افسردگیها و استرسها ناشی از اسیر شدن زندگی در زمان گذشته یا آینده است. اگر بخواهیم زندگی شادی داشته باشیم و احساس آرامش کنیم، باید در زمان حال زندگی کنیم، با رفتن به زمان حال باید همچون کودکان باشیم، کودکان فارغ از آینده و گذشته از زمان حال خود لذت میبرند و تمام توجهشان لحظه زمان حال است.
مهمترین فواید گرایش به زندگی در زمان حال سلامتی بیشتر، داشتن احساس خوب، احساس قدرت، پیدا شدن نیروهای پنهان و داشتن وسعت نظر و نبوغ است، آنچه به نظر مهم میرسد توجه به زمان حال است؛ و با زنده کردن و توجه زیادی به گذشته تنها حال و آینده خود را خراب میکنیم؛ بنابراین میتوان با آموزش زندگی در زمان حال به افراد جامعه به زندگی بهتر کمک کرد. بسیاری از شواهد و پژوهشهای انجامشده نشان میدهد که تمرکز وزندگی در زمان حال، خطر ابتلا به بیماریهای قلبی را کاهش میدهد.
این امر که بیاموزیم چگونه در زمان حال زندگی کنیم، اهمیت بسیاری دارد و باعث میشود بتوانیم از تواناییها و قابلیتهای خود در زمان حال استفاده نماییم. البته این به این معنی نیست که برنامهای برای آینده نداشته باشیم. اهداف خود را مشخص نکرده و یا خود را برای آینده آماده نکنیم. ما تمام این امور را انجام میدهیم؛ و درعینحال از هرلحظه از زندگی لذت ببریم درست به همان شکلی که بر ما آشکار است.
یکی از رویکردهای که در روانشناسی وجود دارد، روانشناسی گشتالت است که بهطور خاص فریتز پرلز بحث زمان حال را در آن بهپیش کشیده است و آن را یکی از راههای رسیدن بهسلامت شخصیت میداند. نظر فریتز پرلز برای «این مکانی و اینزمانی زیستن» و «خود واقعی بودن» بود. پرلز زمانی این نظر را مطرح کرده است که کانون ارزشهای کهنه را فروریخت و کانون نوینی را برای زندگی به جهان علم نشان داد.
یکی از خدمات مهم رویکرد گشتالت تأکید آن بر یادگیری درک و تجربه کردن کامل زمان حال است. تمرکز کردن برگذشته و آینده، میتواند راهی برای خودداری از کنار آمدن بازمان حال و پذیرش آن باشد.
روانشناسان گشتالتی میگویند؛ که قدرت در زمان حال است. بسیاری از مردم گرایش دارند که انرژی خود را صرف افسوس خوردن برای اشتباهات گذشته کنند؛ و به این فکر میکنند که چگونه زندگی میتوانست متفاوت باشد. یا به راهحلها و برنامههای بیانتهای برای آینده میاندیشند؛ و یا انرژی خود را به سمت آنچه درگذشته اتفاق افتاده و یا میتوانست بیفتد هدایت میکند؛ و یا در خیال آینده به سر میبرند.
بسیاری از مردم از زمان حال خود لذت نمیبرند و دچار اضطراب و تنش و استرس میشوند؛ و دلیل این وضعیت میتواند این باشد؛ که بسیاری از مردم و مراجعهکنندگان به مراکز مشاوره از لذت بردن از زندگی در زمان حال غافل هستند. پرلز معتقد است اینکه چگونه افراد در لحظه کنونی رفتار میکنند، از اینکه چرا به این صورت رفتار میکنند. برای خودشناسی مهمتر است.
زندگی آگاهانه و بدون قضاوت، در زمان حال مزایای زیادی به ارمغان میآورد. ذهن آگاهی به کاهش استرس، بالا بردن ایمنی بدن، کاهش دردهای مزمن، پایین بردن فشارخون و به بیماران برای مقابله با سرطان کمک میکند بهوسیله کاهش استرس، صرف دقایقی بهطور فعال در روز و تمرکز بر زندگی در لحظه حال، خطر بیماریهای قلبی را کاهش میدهد و ذهن آگاهی حتی روند پیشرفت بیماری ایدز را کاهش میدهد، مردم ذهن آگاه شادترند، همدلی و امنیت بیشتری دارند. عزتنفس بالاتری دارند و ضعفهای خود را بهتر میپذیرند، تکیهبر ذهن آگاهی در اینجا و اکنون انواع تکانش گری، واکنشهای افسردگی و مشکلات توجه را کاهش میدهد، مردم ذهن آگاه میتوانند بازخوردهای منفی را بدون احساس درخطر بودن بشنوند، آنها کمتر با همسران خود مجادله میکنند، با آنها بسیار راحت هستند و در مقابل آنها کمتر حالت دفاعی به خود میگیرند، زوجهای ذهن آگاه رابطه زناشویی رضایت بخشی دارند.
رویکردی که در روانشناسی به نقش زمان حال در زندگی پرداخته است رویکرد گشتالت است. گشتالت درمانی توسط فریتز پرلز توسعهیافته است و شیوهای از درمان است که بر افکار و احساساتی که فرد در زمان و مکان تجربه میکند، تمرکز میکند و بر تماس، آگاهی، آزمایش و تجربه تأکید میکند.
به اعتقاد روان شناسان گشتالت انسانها از رویدادهای گذشته مصون نیستند، اما همگی معتقدند که اشخاص سالم درگذشته زندگی نمیکنند و آنها قربانیان طرد شدنهای واقعی یا کشمکشهای پیش از پنجاهسالگی نیستند. این نظریهپردازان داشتن درون نمایی از آینده را نیز برای شخصیت سالم حیاتی میدانند اما توصیه میکنند که نباید آینده را جانشین زمان حال کنیم. جهت انسان باید بهسوی هدفها و رسالتهای آینده باشد ولی همواره از هستی آگاه باشد و موافق آن زندگی کند.
ادامه دارد ….